۱۳۹۳ خرداد ۲۲, پنجشنبه

یک روز خوب میاد که-1

امروز اینجا مینویسم که یادم نره که هر چیزی که میخواد پیش بیاد که هر چقدر که میخواد مسیر طولانی باشه و سخت که هر اتفاق نا خوشایند و خوشایندی که میخواد بیفته بیفته چون من میخوام زندگی کنم میخوام کار کنم میخوام تغییر ایجاد کنم نه برای خودم بلکه برای همه از خودم شروع کردم میخوام به بقیه تسریش بدم نمیدونم چقدر میتونم موفق باشم چقدر میتونم به اهدافم برسم اما میدونم که هر چیزی که بخواد پیش بیاد بیاد چون تصمیم گرفتم از مسیر لذت ببرم
من عاشق خوندن هستم عاشق تلاش کردن و زحمت کشیدن عاشق تغییر ایجاد کردن و متفاوت دیدن میخوام از این ویژگی هام به نحو احسن استفاده کنم میخوام طوری زندگی کنم که وقتی که دارم میرم از این دنیا دنیا افسوس رفتنم رو بخوره آدم ها افسوس نبودنم رو بخورن
میدونم کامل بودن و بهترین بودن خیلی سخت هست اما این کاری هست که من توش تبهر دارم میتونم درعین حالی که سعی میکنم بهترین باشم در  همون حال از تلاش کردن خودم لذت ببرم هیچ وقت تلاش کردن و سختی کشیدن برام سخت نبوده چون ایمان داشتم ایمان داشتم به کاری که میکردم حتی روزهایی که یک درصد هم امید نداشتم
الان که دارم این ها رو مینویسم روزهایی دارن تصاویرشون از روبروم رد میشن که با همین فرمول ها ردشون کردم همیشه امیدوار بودم ته دلم در عین ناامیدی همیشه تا جایی که فکر میکردم میشده تلاش کردم و همیشه هم با وجود اینکه خیلی از اوقات فراموش کردم اما نتیجه گرفتم
فکر کنم این پر انرژی ترین پستی بوده که تا به حال برای خودم نوشتم
درسته خیلی کار و مشکل دارم اما این رو نوشتم که یادم نره همیشه تو بدترین شرایط هم میشه ...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر