۱۳۹۲ آذر ۲۳, شنبه

نه

زمستون داره میاد این رو نه از روی برگ های تقویم بلکه از روی برگ درختایی می گم که دیگه به سختی میشه روی شاخه های درختی پیداشون کرد و همشون با ادا کردم دینشون به شاخه های درختها حالا دیگه مهمون کفپوش های خیابون ها شدن
زمستون فصل مورد علاقمه فصل آدم های تنها و غمگین هست فصل سگ لرز هایی که که جز با رفتن زیر پتو و چسبیدن به بخاری نمیشه تحملش کرد فصل شب های بلندی که با خودش سکوت و آرامش داره فصل فکر کردن های طولانی و چایی های پشت سر هم و رمان های بلند...
هر چقدر پاییز فصل عاشق ها و هواهای 2 نفرست زمشتون فصل آدم های تنها و غمگین هست فصلی که افسرده ها متوجه میشن تو دنیا تنها نیستن و دنیا هنوز بهشون پشت نکرده
فصل آدم های خوشتیپ لباس های رنگ گرم و بوت های بلند  و کت های پشم و خز و 1000 تا چیز دیگست
نمیدونم اما در هر صورت چه خوشتون بیاد و چه نیاد زمستون داره میاد و علاوه بر همه جذابیت ها و خوبیاش با خودش افسردگی میاره از اون افسردگی هایی که هر چقدر هم خوش باشی و بیخیال بالاخره توی یک شب جمعه یا یک چیزی شبیه اون یقت رو میگیره و تا خفت نکنه و نبردت ته چاه ولت نمیکنه

۱ نظر: