۱۳۹۴ آذر ۱۴, شنبه

اینکه زیاد نمی نویسم دو دلیل می تونه داشته باشه یکی اینکه شاید چیزی برای نوشتن ندارم دلیل دوم شاید اینکه چیزهای خیلی زیادی هستن که باید بنویسم اما حوصله اجازه نوشتنشون رو نمیده به همین دلیل ترجیح میدم دست به کیبرد نبرم و چیزی ننویسم.
روزها اون قدری که باید سریع نمیگذرن اما وقتی بر میگردی و به عقب نگاه میکنی انگار تمام لحظات در کسری از ثانیه رخ دادن.شاید این خاصیت زندگی آدم هاست.
دوباره اضافه وزن داره به سراغم میاد دوباره چیه اومده پول ندارم برم ورزش از اون مهم تر حوصله هم ندارم.در کنار حوصله دلیل قانع کننده هم ندارم.یعنی همه این ها به صورت سلسله واری به هم متصل هستند.
حوصله زندگی کردن ندارم قرص ها ردیفم کردن اما تمرکز ندارم.نمیتونم کتاب دست بگیرم اما صبح ها زود بیدار میشم.تو طول روز هم نمیتونم بخوابم.